من محمد رسولیم. متولد هفتم تیرماه 1368 تو یه محله معمولی، یه خانواده معمولی و یه شهر غیرمعمولی به اسم تهران. با اینکه بعد از جنگ به دنیا اومدم ولی مثل خیلی دهه شصتی‏ های دیگه کودکیم تو کمبودها و سهمیه‏ بندی‏ ها و کوپن‏ ها و ساختمون‏ هایی گذشت که هنوزم اثر جنگ و حتی انقلاب روشون پیدا بود. خانوادم رو خیلی دوست دارم چون بین اون همه آثار جنگ بهم یاد دادن که میشه با زندگی صلح کرد. پدر و مادرم فرهنگین برای همین درس خوندن بچشون براشون مهم بود. منم اون اوایل به زور سعی ‏می‏کردم درس بخونم تا اینکه دیدم انگار خودمم خوشم میاد!

 تو دانشگاه مهندسی صنایع خوندم؛ لیسانس، فوق ‏لیسانس و دکتری؛ باهنر، خواجه نصیر و علم و صنعت. برعکس خیلیا که میگن تو دانشگاه هیچی یاد نگرفتن، من خیلی چیزها رو از دانشگاه یاد گرفتم. فهمیدم چه جوری باید فکر کرد، چه جوری باید تفکر رو انتقال داد و چجوری باید تفکر رو تغییر داد. شاید به همین خاطره که دوست ندارم هیچوقت رابطم رو با دانشگاه و دانشجوها قطع کنم. شاید بهتره بگم من شاگرد همیشگی دانشگاهم. یه زمانی در قامت محصل و حالا هم در قامت مدرس! همین نوع نگاه باعث شده که هر سال چند واحد درسی رو تو دانشگاه تدریس کنم.

 حدود 8، 9 سالی میشه که تو حوزه تخصصیم کار میکنم. اوایل استراتژی مینوشتم، تحلیل راهبردی می‏کردم و طراحی سازمان. این اواخرم توسعه نوآوری و شتابدهی استارت‏ آپ و مشاوره. با اینکه تو این چند سال فرصت‏ها و تهدیداتی که برام پیش اومده باعث شده یه کم جنس فعالیت‏ هام تغییر کنن ولی به جرعت میتونم بگم که از همون اول تا همین الان دارم سعی میکنم توسعه بدم هر اون چیزی رو که حس میکنم میتونه برای فضای کسب و کار کشورم مفید باشه. ماحصل این تلاش برای توسعه کسب ‏و کارها شده یه مجموعه جمع و جور که با کمک چند تا از هم‏فکرام راه انداختیم و اسمشو گذاشتیم بنیاد خوارزمی تا شاید بتونیم ایده‏ هامون رو یه کم توش جلو ببریم.

 از درس و کار که بگذریم، همیشه سعی کردم کتاب بخونم و یه گوشم به پادکست و کتاب صوتی و … باشه. تو همین سن و سال کم احساس میکنم خیلی چیزا دیدم و شنیدم ولی متاسفانه هنوز بلد نیستم درست بگم و بنویسم. امیدوارم هر چی زودتر بتونم این مشکلم رو رفع کنم.

 خلاصش که خیلی خوشحالم که محمد رسولیم. تقریبا راضی‏ ام از اینی که هستم، ایشالله خدا و خلق خدا هم راضی باشن. همینکه هنوز دوست ندارم جای کس دیگه ‏ای باشم خودش خوبه. شاید اگر بخوام فلسفه وجودی خودمو بگم، بتونم بگم که هستم تا بهبود بدم زندگی شغلی کسانی رو که میتونن برای جامعه منشاء اثر باشن.

 به امید روزی که من هم بتونم منشاء اثر باشم …